کانی‌چاوْ

من گذرگاه بادها هستم

کانی‌چاوْ

من گذرگاه بادها هستم

پاراگراف*- 1

يكشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۳۷ ب.ظ

"سرش را در آغوش گرفتم. موهایش بوی خوب و ساده و پاکیزه‌ای داشت؛ یک جور پاکیزگی خالص، اما قدیمی و روستایی. مثل بوی برگ‌های ضخیمی که کنار رودخانه می‌رویند و اگر فشارشان بدهی کف می‌کنند. مثل بوی صابون‌های دست‌ساز؛ پر کف اما بی‌رایحه. موهایش بوی تمام زمانها و مکان‌هایی را داشت که مردم خودشان را با این چیزهای ساده پاکیزه می‌کردند."


* «پاراگراف»های بعد از این، پاره‌های انتخاب‌شدهٰ نوشته‌های خودم هستند. 

  • ماهی

عشق

پاراگراف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی