دربارهٔ لیاقت
دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۲۳ ق.ظ
فردا نتابج اولیهٔ کنکور اعلام می شود. کمی مضطربم. ولی جای شکرش باقی است که اضطرابم خاص همین دو سه روزه اخیر است و تمام این مدت را به دلشوره نگذراندهام. همین را به فال نیک میگیرم و نشانهٔ خوبی میدانم؛ نه نشانهٔ قبولی، اما نشانهٔ اینکه راهم را درست آمدهام، در مسیر درستی گام زدهام.
آن روزها که برای کنکور درس میخواندم میم مدام تکرار میکرد که «خودت را لایق قبولی بدان.» دیشب در میانهٔ دلشوره با خودم فکر میکردم لایقش هستم؛ لایق همان چیزی که میخواهم، همان دانشگاه، همان رشته. نه چون بیشتر از همه تلاش کردهام، ای بسا که خیلیها بهتر و بیشتر از من درس خواندهباشند. لایقش هستم چون قدرش را خواهم دانست. چون راهی که آمدهام قدردانستن را یادم داده. با همان وسعی که داشتم-کم یا زیاد- درس خواندن را آغاز کردم و جالب اینکه در طول مسیر وسعم و گنجایشم و توانم بیشتر شد. اگر وسع امروزم را روزی که شروع میکردم داشتم، لابد حالا از قبولی خاطرجمعتر بودم. ولی حسرتش را نمیخورم. برای همین است که فکر میکنم لیاقت این فرصت را دارم؛ برای اینکه یاد گرفتهام آدمها را جادهها و گام زدنها بزرگ میکنند. حالا که این را میدانم لیاقش را دارم که جاده وسیعی پیش پایم باز شود. چون کسی نیستم که کنار جاده به تماشا و تردید بنشینم. این را نشان دادهام؛ هم در آن چند ماهی که درس میخواندم، هم در این یکی دو ماهی که آزادتر بودم.
- ۹۵/۰۳/۲۴