کانی‌چاوْ

من گذرگاه بادها هستم

کانی‌چاوْ

من گذرگاه بادها هستم

زهد در سرنوشت دیگران

يكشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۰۹ ب.ظ
سه ماه پیش در دفتر زرشکی‌ام خطاب به خودم نوشته‌بودم: «در سرنوشت دیگران زاهد باش تا سرنوشت خودت آشکار شود.» منظورم این بود که دست از مقایسه خودت با دیگران بردار، دنبال هر تجربه‌ای، هدفی، آرزویی راه نیفت به صرف اینکه دیده‌ای دیگران آن را دارند و در دست آنها جالب به نظر می‌رسد. مسیرت را بر اساس اصیل‌ترین خواسته‌های قلبی خودت مشخص کن. امروز فهمیدم «زهد در سرنوشت دیگران» معنای دیگری هم دارد که از جهاتی، دقیقا مخالف آن معنای اولی است: دست برداشتن از آرزوی موهوم نجات آدم‌ها، دست برداشتن از احساس مسئولیت بی‌جا درباره زندگی دیگران و شکست‌هایشان، پذیرفتن اینکه هرکس خودش باید سرنوشت خودش را طرح بریزد یا به مسیر درست هدایت کند. پذیرفتن اینکه نمی‌شود زندگی دیگران را رو به راه کرد. تنها کاری که می‌شود کرد کمک کردن و همراهی کردن با آدمی است که خودش تصمیم گرفته زندگی‌اش را رو به راه کند.

حالا، با این کشف جدید، «زهد در سرنوشت دیگران» برایم معنای گسترده‌تری پیدا کرده. اگر قبلا به معنای چشم‌پوشیدن از خوشبختی‌های دیگران بود، حالا چشم پوشیدن از بدبختی‌های دیگران هم به آن اضافه شد. شاید عجیب باشد اما پذیرفتن این دومی دشوارتر از آن اولی است. معنای اولی این بود که رسیدن به خیلی از چیزهایی که هوس‌شان را دارم در واقع دردی از من دوا نمی‌کند. معنای دومی این است که خیلی کمتر از آنچه خیال می‌کنم و آرزویش را دارم می‌توانم دردهای آدمها را دوا کنم. 
  • ماهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی