پاراگراف*- 1
يكشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۳۷ ب.ظ
"سرش را در آغوش گرفتم. موهایش بوی خوب و ساده و پاکیزهای داشت؛ یک جور پاکیزگی خالص، اما قدیمی و روستایی. مثل بوی برگهای ضخیمی که کنار رودخانه میرویند و اگر فشارشان بدهی کف میکنند. مثل بوی صابونهای دستساز؛ پر کف اما بیرایحه. موهایش بوی تمام زمانها و مکانهایی را داشت که مردم خودشان را با این چیزهای ساده پاکیزه میکردند."
* «پاراگراف»های بعد از این، پارههای انتخابشدهٰ نوشتههای خودم هستند.